قدیمی عاشق دل شکسته ؁

پشت ديوار صدا ميكردي، نگو نه

يه جور خوبي به من نگاه ميكردي، نگو نه

جاي پاي ما دو تا از تو كوچه پاك نمي شه

كوچه رو از آسمون سيا ميكردي، نگو نه

زير بارون ميديدم كه دست تو چتر منه

آخر دوست نداشي بارون به تنم دست بزنه

بازيمون بود بازي عروس دامادي، نگو نه

به من انگشتر كاغذي ميدادي، نگو نه

تو همون كوچه نه جاي پاي تو مونده نه من

بچه ها ميخوان كه مثل ما عروس داماد بشن

اما من دوست ندارم عروسي شون سر بگيره

چون نمي خوام مثل من وقتي بزرگ شدن بگن

چه روزهايي،چه روزهاي خوبي داشتيم

كاش اونارو تو كوچه جا نمي ذاشتيم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 9:6 توسط داریوش| |

از هیاهوی واژه ها خسته ام

من سکوتم را

از اوراق سپید آموخته ام

آیا سکوت

روشن ترین واژه ها نیست ؟

همیشـــــــه در خلــــوت

مرگ را مجسم دیده ام

آیا مـــــرگ

خونسردترین واژه ها نیست ؟

تاچشـــــــم گشودم

از چشـــم زندگی افتادم

شبـــی ، شاید امشب ،

زیر نور یک واژه خواهم نشست

نام خونسرد معشوقه ام را

بر حواس پنجگانه ام

خال خواهم کوفت

و هم زمــــــــان

پایین آخرین برگ خاطراتم

خواهم نوشت :

پــــــایــــــــان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 20 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 15:48 توسط داریوش| |

من از دوری راه انتظار گفتم

من از بوییدن گل در بهار گفتم

تو از فصل گل و گلریز

تو از دلتنگی پاییز میگفتی

من از مهر و محبت و وفا گفتم

تو از درد و غم و جور و جفا گفتی

من بهارم ... تویی پاییز

من نیازم ... تویی پرهیز

فاصل بین من و تو

داره خطی حیرت انگیز

من حدیث رویش باغ

تو هجوم باد گلریز

من یه شعر عاشقونه

تو یه آهنگ غم انگیز

گفتنیم با تو زیاده

تن من زخمی باده

به یقین با تو می بینم

آرزوم رفته به باده

دلی که به من سپردی

به تمنای تو بردم

چوب این گذشتو

آخر از دست تو خوردم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منو شکستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 17:2 توسط داریوش| |

حالا من یه گوشه تنهام با یه عکس یادگاری

رفتی بی وفا و گفتی که منو دوسم نداری

حالا باز دوباره بارون می خوره رو تن شیشه

آخه چی کم شده از تو که میری واسه همیشه

عزیزم دنیا کوچیکه تو بگو آخه کجایی

یاد تو می افتم هر وقت

هی میگم جای تو خالی

هی میگم جای تو ...

تو شبای پر ستاره

دل من هواتو داره

یاد من می مونه نیستی

بودنت خواب و خیاله

روی بام خاطراتت من کبوتر شدم اما

با یه سنگ نفرت تو پریدم از بوم دنیا

حالا بعد رفتن تو من یه گوشه ای نشستم

هی میگم کجایی آخر

 آخه من دل به کی بستم

دیگه خسته ام از این عشق خیالی

هی میگم جای تو خالی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 17:0 توسط داریوش| |

چقدر سخته که توی چشمای کسی که عشقتو

ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به

قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز

از کینه و نفرت بشی حس میکنی که هنوزم

دوسش داری . چقدر سخته سرتو به دیواری

تکیه بدی که یکبار زیر آوار غرورت همه

وجودت له شده . چقدر سخته تو خیالت ساعتها

باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی

جز سلام نتونی بهش بگی . چقدر سخته وقتی

پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه

اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که چقدر دوسش داری .

چقدر سخته که گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی

و هزار بار خودتو بشکنی و اونوقت زیر لب بگی :

گـــل من باغچه نو مبـــــــــــارک ...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:56 توسط داریوش| |

کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم

پشت کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم

چرا به من شک میکنی ، من که منم برای تو

لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو

دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو

پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو

گریه نمی کنم نرو ، آه نمی کشم ببین

حرف نمی زنم بمون ،  بغض نمی کنم ببین

سفر نکن خورشیدکم ، ترک نکن منو نرو

نبودنت مرگ منه  ، راهییه این سفر نشو

نزار که عشق من و تو ، اینجا به آخر برسه

بری تو و مرگ منم ، رفتن تو سر برسه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرو

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:55 توسط داریوش| |

 ( الف لام میم )

و کودک خسته و گرسنه در آغوش مادر می آرامد

وخواب خدا را می بیند

( حا میم )

و مادر زیر سنگ ریزه های عدالت

پرچم سفید در دست دارد

( طا ها )

و پدر دستانش را آویزان از طناشب خشم

روی گردان یارانش می بیند

( ع ش ق )

دو قدم مانده تا قاف .... ع ، ش !!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:52 توسط داریوش| |

مثل آسمان که می نویسد از ابر

مثل ابر که می نویسد از باران

مثل باران که می نویسد از رود

مثل رود که می نویسد از دریا

من از تو می نویســـــــــم

مثل دریا که می نویسد از موج

مثل موج که می نویسد از ساحل

مثل ساحل که می نویسد از انتظار

مثل انتظار که می نویسد از دلتنگی

من از تو می نویســــــــم ....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:49 توسط داریوش| |

دلم می خواد یه چیزی رو بدونی

دیگه نه عاشقی نه مهربونی

منم دیگه تصمیمم رو گرفتم

اصلا نمی خوام که پیشم بمونی

دیشب که داشتم فکرامو می کردم

دیدم با تو تلف شده جوونی

یه جا یه جمله ی قشنگی دیدم

عاشقو باید از خودت برونی

چه شعرایی من واسه تو نوشتم

تو همه چیز بودی جز آسمونی

یادت میاد منتم رو کشیدی ؟

تا که فقط بهت بدم نشونی ؟

یادت میاد روی درخت نوشتی

تا عمر داری برای من می خونی ؟

یادت میاد حتی سلام من رو

گفتی به هیچ کس نمی رسونی

حالا بیار عکسامو تا تموم شه

اگه که وقت داری اگه می تونی

نگو خجالت می کشی می دونم

تو خیلی وقته دیگه مال اونی

خوش باشی هر جا که میری الهی

واست تلافی نکنه زمونی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:48 توسط داریوش| |

عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه 

عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد

عشق یعنی ... به هزار زبون بهش بگی دوستت دارم 

عشق یعنی ... انفجار احساسات

عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری 

عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی

عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه

عشق یعنی ... ترو ببخشه و یه فرست دیگه بهت بده

عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم

عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که مواظب هیکلت باشه

عشق یعنی ... مایه قوت قلب

عشق یعنی ... شادی و نشاط

عشق یعنی ... کسی که دلتو می بره 

عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری

عشق یعنی ... غذا رو شریکی خوردن

عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی

عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری

عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون

عشق یعنی ... هر روز به بهونه ای جشن گرفتن

عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن

عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره

عشق یعنی ... عکس عشقت یه جایی جلوی شماته

عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره

عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه

عشق یعنی ... وحشتی از بودن با اون نداری

عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی

عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن

عشق یعنی ... یه کیک خونگی برای روز تولدش

عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه

عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست

عشق یعنی ... گرفتن یه پرستار برای بچه 

عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه

عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی

عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم

عشق یعنی ... با هم تاب خوردن

عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی

عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن

عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن

عشق یعنی ... یکی همیشه با یه کادو و هدیه کوچولو بیاد

عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن

عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن

عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه

عشق یعنی ... اولین کسی که زنگ میزنه ببینه تو رسیدی خونه یا نه

عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوترو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن

عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن

عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها

عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه

عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته

عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره

عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها

عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم

عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها

عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید

عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی

 عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره

عشق یعنی ... به اون نشون بدی که واقعا درکش می کنی 

عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید

عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی

عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن 

عشق یعنی ... همون سلام اول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:41 توسط داریوش| |

عشق یعنی ...  براش یه نامهء رمانتیک بفرستی

عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن

عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته

عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره

عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن

عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی

عشق یعنی ... جادوش کنی

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی

عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره

عشق یعنی ... دو چهره خندون

عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره

عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی

عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه

عشق یعنی ... احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست

عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره

عشق یعنی ... حرفشو باور کنی

عشق یعنی ... تو گوش هم زمزمه کردن

عشق يعني ... يك سلام و يك درود

 
عشق يعني ... درد و محنت در درون

 
عشق يعني ... يك تبلور يك سرود

 
عشق يعني ... قطره و دريا شدن

 
عشق يعني ... يك شقايق غرق خون

 
عشق يعني ... زاهد اما بت پرست

 
عشق يعني ... همچو من شيدا شدن

 
عشق يعني ... همچو يوسف قعر چاه

 
عشق يعني ... بيستون كندن بدست

 
عشق يعني ... آب بر آذر زدن

 
عشق يعني ... چون محمد پا به راه

 
عشق يعني ... عالمي راز و نياز

 
عشق يعني ... با پرستو پرزدن

 
عشق يعني ... رسم دل بر هم زدن

 
عشق يعني ... يك تيمم يك نماز

 
عشق يعني ... سر به دار آويختن

 
عشق يعني ... اشك حسرت ريختن

 
عشق يعني ... شب نخفتن تا سحر

 
عشق يعني ... سجده ها با چشم تر

 
عشق يعني ... مستي و ديوانگى

 
عشق يعني ... خون لاله بر چمن

 
عشق يعني ... شعله بر خرمن زدن

عشق يعني ... آتشي افروخته

 
عشق يعني ... با گلي گفتن سخن

 
عشق يعني ... معني رنگين كمان

 
عشق يعني ... شاعري دلسوخته

 
عشق يعني ... قطره و دريا شدن

 
عشق يعني ... سوز ني آه شبان

 
عشق يعني ... لحظه هاي التهاب

 
عشق يعني ... لحطه هاي ناب ناب

 
عشق يعني ... ديده بر در دوختن

 
عشق يعني ... در فراقش سوختن

 
عشق يعني ... انتظار و انتظار

 
عشق يعني ... هر چه بيني عكس يار

 
عشق يعني ... سوختن يا ساختن

 
عشق يعني ... زندگي را باختن

 
عشق يعني ... در جهان رسوا شدن

 
عشق يعني ... مست و بي پروا شدن

عشق يعني ... با جهان بيگانگى

عشق یعنی ... راه رفتن زیر باران

عشق یعنی ... من می روم تو بمان

عشق یعنی ... آن روز وصال

عشق یعنی ... بوسه ها در طوله سال

عشق یعنی ... پای معشوق سوختن

عشق یعنی ... چشم را به در دوختن

عشق یعنی ... جان می دهم در راه تو

عشق یعنی ... دستانه من دستانه تو

عشق یعنی ... دوستت دارم تورو

عشق یعنی ... می برم تا اوج تورو

عشق یعنی ... حرف من در نیمه شب

عشق یعنی ... اسم تو واسم میاره تب

عشق یعنی ... انقباظو انبصاط

عشق یعنی ... درده من درده کتاب

عشق یعنی ... زندگیم وصله به توست

عشق یعنی ... قلب من در دست توست

عشق یعنی ... عشق من زیبای من

عشق یعنی ... عزیزم دوست دارم                                                                

           

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

    

 

   

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 16:35 توسط داریوش| |